آزاد

آزاد

عزیزم لحظه ای به یاد من
باشbaloch20.blogfa.comدانشــــــجو

بین نام من و تو، اندکی فاصله است 

بین دست من و تو 

فاصله بسیار است. . .

زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد
بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد


وقتی زندگی ۱۰۰ دلیل برای گریه کردن به تو نشان میده
تو ۱۰۰۰ دلیل برای خندیدن به اون نشون بده….

نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:34 توسط اسی| |

آه،چگونه،در پایان سفر،در گرمای شب دراز کشیده ام

قلبم درد می کند، حیرانم که چرا،یک دوست می خواهم

یک دوست می خواهم،همین حالا می خواهمش

کسی که بداند منظورم چیست

وقتی که می گویم

من نیازمند دستهای مهربانی هستم که مرا دربربگیرد

امشب به دستهایی مهربان نیاز دارم

آیا دستهایت را بر شانه ام می گذاری

آیا دستهایت را بر چشمهایم می گذاری

دستهای مهربانی هستم که مرا دربربگیرد

و تا بهشت مرا با خود ببرد، و چون این کار را به فرجام رساند

دستهای مهربانی می خواهم که سراسر شب،مرا دربربگیرد

با دهان مخملینت نوازشم کن

تمام عشقی را که دارم نثارتو می کنم

 در زیر مهتاب،به قلبت راه می یابم

اکنون کجایی،کجایی

از میان سایه ها بیرون بیا

اکنون کجایی که تورا می خواهم

می دانی که نمی توانم همیشه نیرومند باشم و من دستهای مهربانی

می خواهم که مرا دربربگیرد،امشب به دستهای مهربانی نیاز دارم

من تنها صدایی درشهری پرهمهمه ام، آیا حالا صدایم را می شنوی؟

می بینم طوفانی برپا می شود،امشب نوری در صحرا هست

و من دستهای مهربانی می خواهم، دستهایی مهربان به من بده

آیا دسنهایت را بر شانه هایم تکیه می دهی؟

آه دستهایی مهربان به من بده تا مرا بهشت ببرد

و چون این کار را به فرجام رساند،من دستهایی مهربان دارم

که سراسر شب تو را دربرمی گیرد، ای نازنین

دستهای مهربانم سرتاسر شب تو را دربرمی گیرد

دستهای مهربانت را می خواهم،تو دستهایی مهربان داری

آن دستهای مهربان را می خواهم،دستهای مهربان

نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:32 توسط اسی| |

نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:31 توسط اسی| |

کاش زندگیم در یک مقدار اب خلاصه می شد تا ان را بدرقه راهت کنم

نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:28 توسط اسی| |


Power By: LoxBlog.Com